گذری جامع بر شناخت زندگی زنبور عسل

 


زنبور عسل یکی از حشرات مفید برای انسان است و از راسته نازک بالان (Hymenoptera) است که متعلق به رده دوبالان می‌باشد. زنبور عسل خیلی پیش از انسان در روی زمین بوجود آمده و زندگی می‌کرده است. زنبور عسل حدود 150 میلیون سال قبل وجود داشته و مشغول زاد و ولد بوده است. منتها با این تفاوت که در آن فاقد یک زندگی اجتماعی بوده و مثل خیلی از زنبورهای غیر عسلی امروزی ، زندگی انفرادی داشته و هر زنبور لانه مخصوص بخود را داشته و در آن زندگی می‌کرده است. کندو محلی است که زنبورها در آن تولد یافته ، کار کرده ، خواهران و برادران خود را پرورش داده و مواد غذایی لازمه را در آن انبار و ذخیره می‌کنند. زنبور عسل دارای نژادهای مختلف است و ساختمان بدنی پیچیده‌ای دارند. زنبور عسل قسمت های دهانی جونده ومکنده، هر دو را داسات. دگردیسی آن کامل است و بطور دسته جمعی زندگی می کند.

بدليل جثه كوچك زنبور عسل، فسيل هاي اين حشره به فراواني ساير جانوران نمي باشد. قديمي ترين آثاروجود حشرات اوليه دردوره پيلوزوئيك pellozoi در حدود 400 ميليون سال قبل و در عهد دونين(Devonian) مشاهده شده است ، زنبور عسل حشره نسبتاً جديدي است كه در عهد ژوراسيك jurasi در دوره مزوزوئيك (Mesozoic) يعني حدود 180 ميليون سال قبل پا به عرصه وجود گذاشته است درهمين دوره است كه گياهان گل دار و پرنده گان نيز ظاهر شده اند. اجداد زنبورعسل بدون شك زنبورهاي زرد و خرمايي (( غارتگر )) يا حشراتي مشابه آنها بوده اند كه مانند زنبور هاي وسپايده (vespidae) زنبورهاي سرخ و زرد) امروزي لانه هاي خود را در جاهاي سر پوشيده بنا مي كردند.زنبورهاي زرد (غارتگر) امروزي گوشتخواريا گندمخوار هستند. زنبورهاي اوليه و اجداد زنبورهاي عسل فعلي نيز همين رفتار را داشتند .

با پيدايش گياهان گلدار كه منابع تازهً  مواد غذايي، شهد و گرده گل در اختيار زنبور داران قرار گرفت و به دليل سازش با محيط ،زنبوران توانستند تقريباً درتمام قسمتهاي اروپا ، آسيا ، آفريقا، به جزء درصحراي خشك و كوهستانهاي مرتفع كه گياهان مورد نياز آنها در دسترس نبود ،انتشار يابند.انسانها احتمالاً آشيانه هاي زنبورهاي وحشي را پيدا كرده و در مدت زماني كه زنبوران زنده بودند از عسل آنها استفاده مي كردند زنبوران در حدود 4500 سال قبل از كندوها استفاده كرده و عسل آن را برداشت مي نمودند.

جمع آوري عسل از آشيانه هاي اوليه ( وحشی )
در اوايل انسانها احتمالاً عسل را از آشيانه هاي وحشي در هر جايي كه پيدا مي كردند جمع آوري مي كردند. اين عمل به غير از مناطقي كه پرورش زنبورعسل معمول گرديده هنوز نيز رايج است . بعضي از حيوانات نيز آشيانه هاي زنبوران را مورد هجوم و غارت خويش قرار مي دادند.

شامپانزه ها به نحوه استفاده از دست خويش براي برداشت عسل آگاهي يافته, ياچوب نوك تيزي را به داخل آشيانه وارد كرده و پس از بيرون آوردن عسل آن رامي خوردند.بعد از پایان یافتن آخرین دوره یخ بندان(حدود 9000 سال پیش از میلاد مسیح) ناحیه ای در اسپانیا به احتمال زیاد دارای بهترین آب و هوا بوده و چندین لوحه در مورد نحوه برداشت عسل در صخره هایی در آنجا پیدا شده است.انواع مختلف زنبوران بدون نیش بومی مناطق گرم سیر ی می باشند و از بسیاری از آنها عسل برداشت می شود (اگر چه مقدار عسل تولیدی سالانه آنها كم است).آشیانه های آنها ممكن است در روی زمین و یا در روی درخت بوده باشند كه به آسانی در دسترس انسانها هستند . آنها نیش نمی زنند اگر چه می توانند متهاجم را به انواع مختلف مورد اذیت و آزار قرار دهند ، ولی مانند زنبوران عسل مناطق گرمسیری ترسناك نیستند.  

فرهنگ عامه در مورد زنبور عسل
بوجود آمدن خلق الساعه جانوران به عنوان یك واقعیت سالها مورد قبول آدمیان  بود و خیال می كردند كه زنبور عسل از اجساد گاو های مرده به وجود می آید.بدون شك قفسه سینه اسكلت دام می توانست منطقه خوبی به عنوان كندو باشد. بخصوص اگر روی آن را پوست پوشانیده باشد. همین عقیده در میان آفریقایی ها رواج داشت ، با این تفاوت كه آنها عقیده داشتند كه زنبور عسل از جسد شیر به وجود می آید بر اساس داستانهای مردم آلمان زنبور عسل برای تولید موم برای كلیساها آفریده شده اند . در افسانه مصریان ، زنبور عسل از خدای آفتاب(( Ra)) منشاً گرفته شده است .  

زنبور عسل سمبل خدایان هندوها Krishna indera و vishna بود .در بعضی از قسمت های اروپایی تصور می شد كه زنبور های عسل پیام آورانخدا می باشند و وجود آنها با مرگ و زندگی آدمیان در ارتباط است . اگر عضوخانواده ای میمرد ، زنبوران عسل آن خانواده از آن آگاه بودند . در این صورت كلنی را ترك می كردند ، می مردند و یا عسل نمی دادند .

مردمان ایرلند اسرار خود را برای زنبوران عسل فاش كرده و برنامه های آتی خود را با آنها در میان می گذاشتند اگر طرح آنها انجام شدنی بود زنبورها در كار تولید و ازدیاد عسل موفق بودند و اگر زنبورها وضع خوبی نداشتند طرح آنها نیز مو فقیت آمیز نمی شد هیچ وقت نباید بچه اول كندو ها را خرید بلكه باید آن را در مقابل جنسی معامله كرد. آوردن بچه كندو به خانه و ملك اشخاص و مستقر شدن آنها آمد ندارد.حتی در خواب دیدن بیرون كردن بچه زنبور عسل خبر دهنده وقوع مرگ در خانواده است نیش زدن زنبور عسل در خواب علامت آن است كه دوستی به انسان خیانت می كند . اگر خواب دیده شود كه زنبور عسل برای شخص عسل تولید كرده است نشانه ان است كه پولی به دست او خواهد رسید اگر زنبور عسل در حالت پرواز وارد خانه شده و خارج گردد نشانه شانس و آمد كار است ولی اگر بمیرد نشانه بد شانسی است اگر زنبور عسل را در دست نگه دارید مادامی كه نفس را در سینه حبس كنید ، زنبور نیش نمی زند.

ساختار بدن زنبور عسل
سر » در جلوترین قسمت بدن قرار داشته و شامل اعضای زیر است: دو عدد چشم مرکب ، سه عدد چشم ساده ، دو عدد آنتن و دهان با خرطوم. بزرگی چشم ها وسیله‌ای است که زنبوردار به کمک آن به راحتی می‌تواند زنبور نر را از کارگر تشخیص دهد. زیرا چشمهای زنبور نر بزرگتر بوده و از عقب سر بهم می‌رسند، ولی در زنبور کارگر و ملکه بهم نمی‌رسند. کار آنتن ها ، لمس کردن و بوییدن است. زنبور به کمک خرطوم ، شهد را از روی گلها جمع آوری و از راه دهان به داخل کیسه عسلی می‌فرستد.

سینه » از سه حلقه کیتینی درست شده و اعضای زیر به آن اتصال دارند: چهار عدد بال یا پر که دو عدد آنها بالهای جلویی و دو عدد دیگر بالهای عقبی هستند. شش عدد پا که جفت عقب آن دارای حفره‌هایی به نام سبد می‌باشند و زنبور عسل در دوران فعالیت خود گرده‌های گل در آن پر و با خود به کندو حمل می‌کند. این سبدها در کارگران بزرگتر از نرها هستند.

شکم » در قسمت انتهایی بدن قرار داشته، از 6 حلقه کیتینی پشتی و 6 قطعه شکمی تشکیل شده است. در انتهای شکم مخرج برای دفع مدفوعات دیده می‌شود. از راه همین مخرج ، زنبور قادر است خاری را که در داخل بدنش جای دارد، خارج کرده و نیش بزند. زنبور نر نمی‌تواند نیش بزند، چون اصلا نیش ندارد.

غده های مهم
•    در داخل دو طرف سر کارگر یک جفت غده‌ای به نام غده‌های شیری وجود دارد که از خود ماده‌ای به نام شیر یا ژله شاهانه ترشح می‌کند و با آن ملکه و لاروهای خیلی جوان را تغذیه می‌نمایند.
•    غده‌های بزاقی همراه با یک جفت غده سینه‌ای بوسیله یک کانال مشترک ، ترشحاتشان را به داخل دهان زنبور می‌ریزند. ترشحات این غده‌ها در موقع لارو بودن صرف تنیدن به دور خود شده و پس از رشد و تبدیل به یک زنبور کامل ، نقش غده بزاق دهان را در زندگیشان بازی می‌کنند.
•    غدد زیر آرواره‌ای که در کارگران خیلی کوچک و غیرفعال بوده و در ملکه بسیار بزرگ و فعال است. ماده‌ای بوسیله این غده ترشح می‌شود که با بوی مخصوصش باعث تمیز ملکه از سایر زنبورها می‌شود.
•    در زیر شکم زنبورها 4 جفت غده‌های مومی وجود دارد که سه جفتش فعال هستند و موم ترشح می‌کنند و بکار ساختن سلولها و شان می‌خورند.
•    غده‌های بویایی: در پشت زنبورها غده‌ای به نام غده بویایی دیده می‌شود که کارش تشخیص بوهاست.
•    غده‌های مخزنی: سه عدد غده در مخزن به نام غده‌های مخزنی ، مدفوعاتی را که در آنجا ذخیره شده‌اند، مرتب ضد عفونی می‌کنند.

ساختمان مورفولوژیکی زنبور عسل
بدن زنبور عسل بطور متراکم از موهایی پوشیده است که دارای تارهای (Barbs) جانبی کوتاهی می‌باشد. و به راحتی دانه‌ها گرده را می‌گیرند. در چشم‌های مرکب و پاها ، موهای صاف وجود دارد پاهای جلویی در حاشیه ساق (tibia) موهای راست و خشن و کوتاهی را دارد و برای تمیز کردن چشم‌ها از گرده گل بکار می‌رود و برس چشمی (Eye bursh) می‌گویند.

بالهای زنبور در هنگام پرواز بوسیله قلاب‌هایی بهم درگیر می‌شوند و یا بال به نظر می‌رسند. و نوک این بالها مسیر شکل را طی می‌کند. ممکن است 400 بار در ثانیه مرتعش شوند. آرواره‌های زیرین mandibles در کارگران صاف برای جمع آوری گرده و ساختن شاخه‌ها بکار می‌رود. آرواره‌های زیرین maxillae مانند قاشقک‌های طویلی بوده و برای جمع آوری گرده‌های گل بکار می‌رود.

لب تحتانی تبدیل به خرطوم شده و ضمایم حسی - بی (Cabialplas) در اطراف آن قرار دارد. مایع شهد در اثر عمل مکنده حلق به درون چینه‌دان بزرگ یا معده عسل (Money Stomash) کشیده می‌شود. چهار لب مثلثی دریچه‌ای را درست می‌کند و از ورود عسل به معده جلوگیری می‌کند. بجز موقعی که جهت تغذیه مورد نیاز است. روده زنبور عسل باریک و دراز است. و تقریبا به 100 لوله کوچک ، مالپیکی اتصال دارد و روده راست ، بزرگ است و به مخرج ختم می‌شود. در انتهای بدن سوزن وجود دارد که فقط در کارگرها و ملکه‌ها دیده می‌شود. حس بویایی در زنبوران عسل بسیار قوی و تیز است و چشم‌ها دارای تعداد فراوانی واحدهای بینایی است و دارای مغز نسبتا بزرگ است: زنبوران عسل قادر به تشخیص رنگ قرمز و سیاه از هم نمی‌باشند.

گونه و نژادهای زنبور عسل
•    زنبور هندی Aspis Indica » کمی کوچکتر از زنبور عسل معمولی بوده ، قدر کارگرش 13 میلیمتر می‌باشد. سلولهایی را که با موم در روی شانها درست می‌نماید از سلولهای زنبور عسل کوچکتر هستند.
•    زنبور درشت Apis Dorsata » در هندوستان و چین زندگی نموده و بزرگترین نوع زنبور عسلی است که تاکنون شناخته شده است. به حالت وحشی زندگی کرده و در زیر شاخه‌های درخت شانش را می‌چسبانند. سالانه چند بار از نقطه‌ای به نقطه دیگر کوچ می‌نمایند.
•    زنبور ریزApis Florea » از همه زنبورها کوچکتر بوده و فقط یک شان درست می‌کنند که مثل زنبورهای درشت به زیر شاخه درخت می‌چسباند به حالت وحشی در هندوستان و جنوب ایران یافت می‌شوند.
•    زنبور عسل معمولی Apis Meaifica » همان زنبور عسل معمولی است که فقط آنها را در دهات و شهرها برای تولید عسل در کندوها نگهداری می‌کنند.

خواصی را که از یک نژاد خوب باید انتظار داشت عبارتند از:
آرام باشند و نیش نزنند، پر محصول باشند، بچه به اندازه لازم بدهند، گلهای شهددار را به سرعت پیدا کنند، در مقابل امراض مقاوم باشند، مصرف عسل زمستانی آنها کم باشد، رشد سالانه‌شان را هر چه زودتر شروع کرده و سریع به حداکثر رشدشان برسند. از مهمترین نژادهای این زنبور می‌توان به زنبور عسل اروپای مرکزی ، زنبور سیاه ، زنبور ایتالیایی قفقازی و زنبور نژاد ایرانی نام برد.

سه نوع جمعیت کندو ) در هر جمعیت سالم و کامل سه نوع زنبور عسل وجود دارد:
1-    یک ملکه (Queen) که تخم می گذارد.
2-    چند هزار تا چند ده هزار زنبور کارگر (Worker) که ماده عقیم هستند و اغلب متعددی دارند.
3-    چند صد تا چند هزار زنبور نر (prones) که کارشان فقط بارور کردن ملکه های جدید است.

ملکه و همه زنبورهای کارگر ماده اند؛ فرق ایندو در این است که دستگاه تناسلی کارگران ناقص بوده و جفتگیری برایشان ممکن نیست و حال اینکه دستگاه تناسلی ملکه کامل است و امکان جفتگیری برایش فراهم است و جفتگیری هم میکند.مجموعه ملکه زنبورهای کارگر و زنبورهای نر را«یک جمعیت»زنبور عسل مینامند.محلی که یک جمعیت زنبور عسل در آن زندگی، تولید مثل و رشد میکنند یک«کندو»نامیده میشود.کندو خانه زنبور عسل است

فرق ظاهری ملکه و زنبورهای کارگر در طویلتر بودن شکم و اندام در ملکه است.فرق ظاهری زنبورهای نر با کارگران و ملکه در این است که اولا چشمهای مرکب زنبورهای نر درشت تر و از پشت سر به هم می رسند حال آنکه چشمهای کارگران از پشت سر به هم نمی رسد.ثانیا نرها کلفتتر و چاقتر از کارگران و ملکه اند.ثالثا انتهای شکم زنبور نر گرد است ولی ملکه و کارگران دارای انتهایی نوکتیز میباشند. در ادامه هر یک از این نوع زنبورها به صورت جداگانه تشریح می شوند.

ملکه » ملكه تنها موجود ماده کامل وتنها تخمگذار جمعیت است که مثل زنبورهای کارگر از تخم بارور شده بوجود می آیند. ملکه مادر تمام زنبورهایی است که با وی در کندو زندگی میکنند.مدت رشدش(از تخم تا موجود کامل)16تا17روز بوده و پس از رسیدن به سن بلوغ(4 تا 5 روز پس از تولد) در یک روز آفتابی حوالی بعدازظهر از کندو به خارج پرواز کرده و با حدود سیزده زنبور نر جفتگیری می کند.بنابراین خیلی از زنبورهای یک جمعیت با وجود اینکه از یک ملکه متولد شده اند باز هم با هم نسبت ناخواهری دارند چون دارای پدرهای متفاوتی هستند بهمین دلیل هم خیلی از زنبورهایی که از یک ملکه متولد شده اند از نظر رنگ با هم فرق میکنند و رنگهای مختلفی دارند.پس از شروع تخمگذاری ملکه معمولا تا آخرعمرش کندو را ترک نمیکند مگر برای بچه دادن.

ملکه معمولا تا 5 سال و بطور استثنایی تا 6 سال هم ممکن است عمر کند و اين عمر طولاني بدليل تغذيه متفاوت ملكه با ديگر زنبورهاست، ملكه از همان لحظه اول از غذاي مخصوصي بنام ژل رويال يا ژل شاهانه كه از غده هاي موجود در سر زنبورهاي نوزاد ترشح مي شود تغذيه مي كند اما زنبورهاي ديگر ازعسل و گرده تغذيه مي كنند؛ ولی اگر بخواهیم جمعیت،پرمحصول باشد باید ملكه راحداکثر در سن سه سالگی حذف نموده و یک ملکه جوان و فعال بجای آن به جمعیت داد،چون با بالا رفتن سن و پیری،قدرت تخمگذاری ملکه نیز بتدریج کمتر می شود در نتیجه جمعیت پس از مدتی ضعیف و ضعیفتر می گردد.

ملکه جوان را بطریق زیر به آسانی میتوان از ملکه پیر تشخیص داد:
ملکه جوان یکی دو ساله که مقدار زیادی تخم دارد شکمش متورم تر بوده و گنده تر بنظر می رسد،بالهایش کامل بوده سر و بدنش از کرک پوشیده شده است و حرکاتش سریع و چابک است.در صورتی که ملکه پیر که از دو سال پیرتر باشد بدون کرک بوده،پرهایش چین خورده و دیگر در محفظه تخمدانش تخم زیاد نداشته بنابراین لاغرتر بوده و خیلی آهسته حرکت می کند. همیشه لازم نیست برای اطمینان از وجود ملکه در کندو حتما خود ملکه را با چشم ببینیم و اگر درون حجره ها تخم روز دیده شود میتوان با اطمینان کامل گفت ملکه در کندو وجود دارد.

زنبور نر » زنبورهای نر از تخمهای بارور نشده بوجود می آیند.
مدت رشدشان(از تخم تا زنبور کامل)24 روز است.زنبور نر 12 روز پس از تولد به سن بلوغ میرسد و قادر به جفتگیری میباشد. زنبورهای نر از اواسط فروردین تا نیمه دوم تابستان در کندوها و همراه کارگران و ملکه زندگی میکنند.جمعیتهایی که دارای ملکه اند از نیمه دوم تابستان زنبورهای نر را بزور از کندو بیرون میکنند و یا مانع ورودشان به کندو میشوند تا از گرسنگی بمیرند. کارگران حتی موقعی که وجود نر بدرد نمیخورد تخم و لارو آنها را از لانه خارج کرده و به خارج کندو حمل میکنند در این موقع نعش آنها در خارج از کندو دیده میشود که این پدیده بنام «نرکشی»معروف است.

در نقاط جلگه موقع کم شدن شیره گل یعنی اول پاییز کارگران نرها را از کندو بیرون میکنند ولی در نقاط کوهستانی این عمل دیرتر انجام میشود یعنی از اواسط پاییز و بطور کلی تا وقتی که موقعیت جمع آوری شهد از خارج میسر باشد نرها در کندو آزادانه اینطرف و آنطرف میروند و وقتیکه خطر کم شدن شهد گل پیش آید نرها را از بین میبرند.بنابراین بطور طبیعی از نیمه پاییز و زمستان در کندوها از زنبور نر خبری نیست.زنبور نر هیچگاه با کارگر و ملکه اشتباه نمیشود زیرا علاوه بر بلندی قد، ضخیم هم بوده؛ ضمنا در موقع پرواز صدای مخصوص زنبور مثل«وزوز»از خودش در می آورد که علامت مشخصه آن است.البته زنبورهای دیگر هم آن صدا را از خود در می آورند ولی این صدا در زنبور نر خیلی قوی تر است و بخوبی شنیده میشود.

فقدان سبد گرده گل در آخرین زوج پاهای آنها را از کارگران متمایز میکند و چون نیش ندارد میتوانیم آن را براحتی در دست گرفته و بال زدنش را در دست حس کنیم.وجود زنبورهای نر تنها برای جفتگیری با ملکه هایی است که معمولا در جمعیت تولید میگردند و این کار همیشه در خارج از کندو و در فضای آزاد و آفتابی انجام میگیرد.

اگر در زمستان زنبور نر در کندو دیده شود دلیل بر بی نظمی کندو است و باید مطمئن بود که کندو یتیم است.هر زنبور نر تنها یکبار در زندگی میتواند جفتگیری کند زیرا در هنگام جفتگیری دستگاه تناسلی و قسمتی از بدنش پاره میشود و در داخل بدن ملکه باقی می ماند.وی در اثر این زخم می میرد و زندگیش پایان می پذیرد.

زنبور کارگر » زنبور کارگر مثل ملکه همیشه از تخم بارور شده بوجود می آیند و مثل ملکه از جنس ماده است و دوران رشدش(از تخم تا زنبور کامل)21 روز است.هیکل زنبور کارگر از سایرین«ملکه و نرها»کوچکتر بوده و گرده گرده گل را در سبدی که در دو پای آخرینش است جمع آوری کرده و به کندو حمل میکند.وجود نیش aiguillon (نیش کارگران بصورتی است که زائده هایی بصورت قلاب در دو طرف آن وجود دارد که وقتی که زنبور شخص را نیش میزند این زائده های قلابی شکل در گوشت بدن گیر کرده ونیش او در داخل بدن شخص می ماند که بهمراه نیش قسمتی از بدن زنبور پاره شده و زنبور پس از مدتی کوتاه میمیرد)در کارگران آنها را از نرها متمایز میسازد.

تمام کارهای داخلی و خارجی کندو و جمعیت را کارگران انجام میدهند که مهمترینشان عبارتند از:
تمیز کردن داخل سلولهای مومی،تغذیه ملکه،تغذیه لاروها،گرم کردن لاروها،تنظیم گرمای داخل کندو،تولید موم،ساختن سلولهای مومی،دفاع،تعویض هوای داخلی کندو،جمع آوری شهد و گرده گل،تهیه بره موم،آوردن آب بداخل کندو و...

در روزهای اول تولد کارگران از کندو خارج نشده و به کارهای داخلی کندو رسیدگی می کنند و در این دوره از زندگی، زنبورهای کارگر جوان می توانند غذای مخصوص ملکه و لاروهای کندو را درست کنند و لیکن کارگران مسن این استعداد را ندارند.بدن کارگران جوان کاملا از کرک پوشیده شده است و بر حسب نوع زنبور دارای رنگهای مختلف بوده،پرها کامل و صاف است و هرچه سن کارگران بیشتر می شود بدنشان براق تر،لیز و بدون کرک خواهد شد.کنار بالها چین خورده و شکل عمومی بدنشان بعلت نداشتن مو و کرک لاغرتر بنظر می رسد.

دو نوع زنبور کارگر وجود دارد که از لحاظ شکل ظاهری کوچکترین فرقی بین آنها دیده نمیشود:کارگران بهاری که از اوایل بهار تا نیمه تابستان متولد میشوند و حداکثر سنشان(از تولد تا مرگ(از شش هفته تجاوز نمی کند.کارگران پاییزی که از نیمه دوم تابستان به بعد تولد می یابند و سن آنها اغلب از هفت ماه هم تجاوز میکند.تعداد زنبورهای کارگر یک جمعیت نسبتا خوب در حداکثر قدرتش در سال(حدود خرداد ماه( به 60000 عدد یا بیشتر هم میرسد در صورتی که در زمستان تعدادشان از 8000 الی 12000 عدد تجاوز نمیکند.

مقایسه انواع جمعیت کندو با یکدیگر
مقایسه از لحاظ قطر و عمق سلولها » قطر سلولهای نر با قطر سلولهای کارگران فرق می کند به طوری که قطر سلولهای کارگران 4/5 و قطر سلولهای نر 7/6 میلیمتر است.این قطر در جریان زندگی و رشد لاروها در داخلشان مرتب تنگتر می شود.چون هر لارو در جریان رشد طبیعیش در داخل سلول چندین بار پوست اندازی میکندو زنبورهای دیگر هنگام تمیز کردن سلول پوستها را به دیواره های داخلی آن می چسبانند.بعلاوه لاروها در مرحله ای که می خواهند تبدیل به شفیره شوند دورشان پیله می تنند و پس از آنکه تبدیل به زنبور کامل شدند نخست پیله و سپس سر مومی سلولها را سوراخ می کنند و از آن خارج میگردند.

زنبورها پوسته این پیله ها را هم بدیواره سلول می چسبانند در نتیجه همانطور که گفته شد سلولها مرتب تنگتر و تنگتر میگردند تا آنجا که پس از حدود سه سال پرورش نوزاد در داخلشان غیر ممکن میشود.عمق سلولهای کارگران و سلولهای نرها با هم مساوی و حدود 12 میلیمتر است تنها در موافع فراوانی شهد در طبیعت عمق آنها را تا 18 میلیمتر هم میرسانند تا بتوانند عسل زیادتری در داخلشان ذخیره کنند.قطر سلولها در برخی از نژادها می توانند با آنچه که در بالا گفته شد تفاوت داشته باشد

مقایسه از لحاظ اندازه
مقایسه از لحاظ طول دوران زندگی زنبور عسل » طول دوران زندگی زنبوران عسل در زمانهای مختلف سال بسیار متغیر است. زنبوران کارگر بطور متوسط در تابستان و فصل فعالیت کندو حدود 6 هفته و در زمستان حدود 6 ماه زنده می مانند.زنبورهای نر بطور متوسط 22 روز عمر می کنند. ملکه به طور معمول و متوسط 3 سال زندگی می کند .

 

نوع جنسیت کارگرها ملکه ها نرها
فصل بهار و تابستان 38 روز 2 تا 4 سال 22 روز
پاییز و زمستان 6 ماه    

در جدول زیر متوسط طول عمر زنبورهای عسل نشان داده شده است

 مقایسه از لحاظ مراحل رشد و نمو زنبوران عسل » ملکه تخمهای خود را در ته سلولهای شان و عمود بر محور شان با مواد چسبنده ای که ترشح می کند می چسباند. پس از گذشت سه روز تخم ها باز شده و از آن ها لاروهای کوچک سفید رنگی خارج گردیده و بلافاصله توسط مواد غذایی که کارگران تهیه می کنند احاطه می گردند.لاروها در ته سلولها چمبره زده و به تغذیه و رشد خود ادامه می دهند.لاروها وقتی به حداکثر رشد رسیدند به دور خود پیله تنیده و کارگران سر این نوع سلولها را با موم می پوشانند.

در داخل سلولهای سر پوشیده لاروها به شفیره تبدیل شده و پس از پایان دوران شفیرگی، حشرات کامل پیله و سرپوش سلولهای مومی را پاره کرده و از آن خارج می شوند.
تغییرات دوران دگردیسی (مراحل مختلف رشد و نمو از تخم تا حشره کامل) به تدریج و طی دوعمل از بین رفتن بعضی از خصوصیات لاروی و بوجود آمدن اعضا و ضمائم حشرات کامل در دوران شفیرگی صورت می گیرد. مراحل رشد و نمو زنبوران کارگر، نر و ملکه با هم شبیه بوده اما از نظر طول هر دوره با هم فرق دارند.

 

جنسیت کارگر نر ملکه
مراحل رشد
تخم 3 3 3
لارو 6 6-May 5-May
شفیره 12 12-May 7-May
جمع 21 24 16

در جدول زیر طول دوران رشد زنبور کارگر، نر و ملکه با هم مقایسه شده اند.
 

  مقایسه از لحاظ تولید مثل »  در کارگرها تنها اثری از آن دیده می شود ولی در ملکه به خوبی توسعه یافته است.ملکه جوان 6 روز بعد از بیرون آمدن، با یک زنبور عسل نر جفت گیری می کند، اندام های جفت گیری نر پاره شده و در کیسه تناسلی ماده باقی می ماند و تا اینکه بعد از بازگشتن به کندو، کارگرها آن را از بین می برند. اسپرماتورزوئیدهایی که بدین صورت در کیسه ذخیره اسپرم، جای می گیرد، به کار همه تخم های لقاح یافته ای که ملکه خواهد گذاشت، بکار می رود. تخمدان های ملکه زنبور عسل پر شده و شکم را پر می کند و ظرف دو روز، شروع به تخم گذاری می کند.

از تخم های لقاح نیافته،زنبورهای نر (هاپلوئید 16 کروموزوم) و از لقاح یافته ها، زنبورهای ماده (دیپلوئید و  دارای 32 کروموزوم) تولید می شود. تخم ها تبدیل به لارو کرمی شکل کوچک فاقد پاها و چشم می شوند و از ژله شاهانه که توسط غده های حلقی کارگران جوان تولید می گردد، تغذیه می کنند. ولی لاروهای ملکه بیشتر به تغذیه شاهانه می پردازند و به همین جهت با سرعت زیاد بزرگ و تمایز می یابند.

دم لارو چندین بار، پوست اندازی می کند روی سلول بوسیله موم پوشیده می شود. و لارو در داخل آن قرار گرفته و شفیره نام دارد و دگردیسی را کامل نموده و به کمک آرواره های زیرین، سرپوش حجره را پاره کرده و به شکل یک نوزاد جوان بیرون می آید.بعد از عمل جفت گیری زنبوران نر، به بی غذایی می افتند و می میرند.

آفات و بیماریهای زنبور عسل :
از مهمترین بیماریها می‌توان به لوک آمریکایی ، لوک اروپایی ، نوزما ، کنه دونی ، یبوست ، شپشک زنبور عسل و کرم موم خوار اشاره کرد.

بیماری لوک در زنبور عسل به دو صورت زیر دیده میشود:

الف) لوك آمریكائی :
این بیماری خسارات زیادی رابه زنبوران وارد می سازد ونه تنها منجربه نابودی یك كلنی شده بلكه همه زنبورستان را نابود می نماید. این بیماری فصلی نبوده و در هر فصلی رخ میدهد.عامل بیماری نوعی باسیل بنام Bacillus Larvae است كه لاروها و شفیره های زنبور کارگر تنها میزبان این باسیل می باشند ضمنا این باسیل اسپور بسیار مقاومی دارد.

▪ انتفال بیماری:
آلودگی از طریق غذای آلوده به اسپور بیماری به لاروهای سالم منتقل میشود.اغلب ناقلان، زنبور های جوان پرستار یا زنبورهایی که حجره ها را تمیز نموده و لاشه تلف شده ها را به خارج از کندو منتقل می کنند می باشند.در معده لارو زنبور اسپور تبدیل به باسیل میشود که این باسیل تولید مثل کرده و لارو را بیمار می کند.این ارگانیزم به لارو زنبور حمله می برد ولارو را پس از پوشانیده شدن سلول با موم در مرحله پیش شفیرگی از بین می برد.

▪ سرعت انتشار بیماری:
سرعت انتشار بیماری متناسب با کمی و زیادی مردگان لاروها می باشد و وقتی که بیماری عمومیت پیداکردو لاروهای مرده زیاد شدند دیگر زنبورها از بیرون کشیدن آنها صرف نظر کرده و از طرفی چون بر جمعیت کندو افزوده نمی شود کندو ضعیف شده و از بین می رود.اسپر بیماری در مقابل نور آفتاب،خشکی،حرارت،سردی و ضدعفونی های عادی و عمل ضدعفونی عسل بسیار مقاوم است.

▪ علائم بیماری:
در اثرآلودگی،لاروها در مرحله پیش شفیره ای مرده ، به رنگ قهوه ای درآمده ودر نهایت خشك می شوند و به صورت یك پوسته در می آیند كه حذف آنها ازسطح شانها كار مشكلی است. معمولا در این بیماری پوشش محدب سلولها فرورفته شده وپس از پیشرفت بیماری سوراخ می گردد.یکی دیگر از علائم مشخصه این بیماری بوی سیریشم ماهی است که از سلول آلوده به مشام میرسد.این بو ممکن است تا یک متری کندویی که درب آنرا برداشته اند استشمام شود. وقتی چوب كبریتی درون سلول حاوی شفیره فاسد شده وارد شود این شفیره به میزان چند سانتی متر چون ماده لزجی كش می آید.

▪ نحوه برخورد:
موثرترین شیوه مبارزه
۱) استفاده کردن از آنتی بیوتیک ها تا حد امکان کمترمثل سدیم سولفا تیازول و ترا مایسین
۲) در آخر اگر کندوی ما به عامل بیماری مبتلا شد سوزاندن کندوی مبتلا با زنبورها و تمام محتویات داخلش اعم از موم،عسل و... موثر ترین راه ممکنه است چون در غیر این صورت خطر ابتلا دیگر کندوهای ما نیز میرود.

ب) لوك اروپایی:
این بیماری عفونی ناشی از نوعی باكتری بنام Bacillus Alvei است البته این باکتری مانند لوک آمریکایی تولید اسپر نمی نماید.این باسیل تنها عامل بیماری نیست بلکه یک عامل ثانوی یا کمکی برای تولید این بیماری بنام Bacillus Pluton شناخته شده است كه این باکتری هم تولید اسپر نمی نماید.

▪ علائم بیماری:
علائم این بیماری برعکس لوک آمریکایی بسیار متغیر است زیرا لاروها در سنین مختلفی می میرند.نامنظمی علائم با شدت بیماری و طول زمان آلودگی بستگی زیاد دارد.با پیشرفت بیماری سلولهای باز کندو که باید خالی و یا دارای تخم و یا لارو سالم و مریض باشند بطور پراکنده و نامنظم بین سلولهای بسته قرار دارد.

تعداد زیادی از لاروها در این بیماری در صورتی که هنوز بشکل حلقه در ته حجره بدون درب قرار دارند مرده اند بعضی در فاصله سه روزگی که از تفریخ تخم می گذردمرده ولی اکثرا در فاصله بین سه روزگی و روزهایی که درب حجره ها بسته می شوند می میرند یعنی در موقعیکه لاروها زیاد تغذیه می شوند.حلقه شدن ته سلول و نامنظم بودن زمان مرگ لاروها نسبت به سنشان این بیماری را از بیماری لوک آمریکایی مشخص می نماید.

اولین نشانه این بیماری این است که لاروهای بیمار چاقی و براقی و رنگ سفید زنده کرم سالم را از دست داده و برنگ سفید بی روحی در می آیند و نزدیک به مرگ لارو به رنگ زرد روشن در می آید،ممکن است لاروهای مبتلا حرکات غیر طبیعی از خود نشان دهند و این حرکات سبب می شود که شکل غیر طبیعی در سلول پیدا کنند.

ممکن است در طول پشت کرم رنگ سفید خاکستری تیره یا سفید قهوه ای تیره مشاهده شود علت آن وجود تعداد زیاد باکتری می باشد .در این توده که شکل باسیل پلوتن دیده شده و فرم دیگر باکتری موجود نیست،اول لارو حلقه شده و سپس پوسیدگی شروع و رنگ آنهم از زرد به قهوه ای خاکستری تبدیل شده و نیم شفافیت خود را از دست می دهد،رنگ زرد همزمان با آب شدن و پهن شدن هیکل لارو میباشد،این خاصیت اختصاص به این بیماری دارد.

وقتی که لاشه کرم در سلول خشک شد لوله های تنفسی بعلت اینکه مواد تجزیه شده بدن کرم دور آن جمع شده برجستگی پیدا می کند و بالاخره بقایای لارو برنگ زرد قهوه ای یا خاکستری قهوه ای بوده و با شکل نا منظم بدیواره پایین سلول باقی می ماند(اگر قبل از مرگ بشکل منظم در نیامده باشد) بقایای لاشه کرم هرگز بدیواره سلول نمی چسبد و کارگر برای تمیز کردن حجرات باسانی می توانند تعداد زیادی از آنها را از سلول خارج نمایند.بوی این بیماری در دوره های اول بیماری بوی ترشیدگی کپک زدگی می باشد ولی موقعی که مواد لاروها به فرم طناب در می آید بوی گوشت گندیده که خیلی زننده می باشد به مشام می رسد.مطلب دیگر اینکه لاروهای ملکه و نرها هم به این مبتلا می شوند در صورتی که در لوک آمریکایی اینچنین نیست.

بیماری های نوزم ا (NOSEMA)
بدترین و ناراحت کننده ترین بیماری در مناطق مرطوب است و یا در هنگامی از سال که رطوبت بالاست یعنی اواخر زمستان و اوایل بهار اشاعه فراوان دارد. بیماری به شدت مسری است و زنبورها را به شدت ضعیف کرده و در حالت شدت همه انها را از بین می برد.

▪ علائم بیماری
زنبورهای بیمار با پرهای لرزان جلو کندو و یا کمی دورتر افتاده و ناگاه می میرند،بیماری مرگ و میر زنبورها را در داخل کندو افزایش می دهد.با ضعف در پاییز و یا در اوایل بهار باید به نوزما مشکوکشد.جمعیت بیماربه سرعت ضعیف می شوند کندوهایی که در پاییز مبتلا می شوند زمستان را طاقت نیاورده و می میرند و اگر بتوانند زمستان را پشت سر بگذارند در بهار آینده قادر به جمع آوری محصول نبوده و در تابستان هم قوی نمی شوند.

در اطراف سوراخ پرواز جمعیتهای بیمار لکه های زیادی دیده می شود که در واقع مدفوع خشک شده زنبورهای مریض است که بهحالت اسهالی از خود دفع کرده اند.در هنگام شدت بیماری لکه ها در داخل کندو و در روی کادر ها نیز دیده می شودو لکه های مذکور دارای بوی ناخوشایندی می باشند.

▪ عامل بیماری
میکروبی به نام NOSEMA APIS که در داخل سلولهای جدار روده های زنبور رشد کرده و آنها را به اسهال مبتلا می سازد.

▪ راه انتقال بیماری
انتقال به وسیله آب و مدفوع زنبورهای بیمار و یا غذاهای آلوده به اسپور نوزما و همچنین بوسیله زنبورهای نر که مجازند به تمام کندوها رفت و آمد کنند انجام می گیرد.جمعیت های ضعیف و کم زنبور زود و به راحتی به این بیماری مبتلا می شوند.لارو زنبورها هرگز به این بیماری مبتلا نمی شوند و فقط زمانی می توانند به این بیماری مبتلا شوند که زنبورها کامل شدند.

▪ طرز تشخیص بیماری
با دو انگشت یک دست سینه زنبور را گرفته و با دو انگشت دست دیگر شکمش را بکشید به طوری که در اثر کشیدن روده هایش از بدن خارج گردند.رنگ قهوه ای یا کمی قرمز رنگ روده ها دلیل بر سلامتی آنها بوده و رنگ سفید شیری آنها دلیل بر مبتلا بودنشان می باشد.وجود زنبورهایی که قادر به پرواز نیستند در نزدیکی سوراخ پرواز میتواند دلیل بر وجود این بیماری در کندو و یا زنبورستان باشد.

▪ پیشگیری
 بهترین راه پیشگیری قوی نگه داشتن جمعیت است.جمعیت هایی که در پاییز بد تغذیه گردند و یا اصلا تغذیه نگردند اگر در طول زمستان از گرسنگی نمیرند در اوائل بهار اغلب بیمار می گردند.بنابراین جمعیتها همیشه باید:
1- به اندازه کافی ذخیره عسلی داشته باشند.
2- به اندازه کافی گرده گل در داخل قابها ذخیره کرده باشند.
3- در هر یک از فصول سال اگر کمبود مواد غذایی در داخل کندو مشاهده شد بایستی فورا به جمعیت به اندازه کافی عسل رسانید.
4- سالانه دو بار،یک بار در اوائل پاییز و یکبار در اوائل بهار هنگام تغذیه جمعیتها باید مقداری داروی NOSEMACK به منظور پیشگیری به شربت افزود و به آنها خوراند.

▪ معالجه بیماری
1- شروع به تغذیه جمعیت با عسل نموده و در داخل غذای آنها مقداری داروی مداوا کننده بر ضد همین بیماری مثل FUMIDIL-B و یا NOSEMACK می ریزیم.این کار بایستی به محض آگاه شدن از وجود بیماری انجام گیرد.
بهترین وقت برای این کار پاییز و مخصوصا فروردین ماه است.پاییز برای پیشگیری و فروردین برای معالجه.
2- در صورتی که جمعیت هنوز قوی باشد باید فوری از آن بچه گرفت و بدینوسیله زنبورهای جوان را از پیرها جدا کرد.
چون معمولا لاروها و زنبورهای جوان معمولا مبتلا نمی شوند و فقط زنبورهای پیر که زمستان رادر کندو گذرانده اند نوزما می گیرند. با جدا کردن پیرها از جوانها به کمک بچه مصنوعی عملا زنبورهای بیمار را از زنبورهای سالم جدا کرده و آنها را نجات داده ایم.

جهت یابی توسط زنبور عسل:
بیش از 20 روز از عمرش گذشته است چرای در مزارع، باغات و صحرا جهت جمع آوری شهد، گرده گل، آب و صمغ یا بره موم می باشد. به منظور انجام اینگونه از فعالیت ها این گروه از زنبورها مجبور به انجام پروازهای شناسایی و جهت یابی می باشند. برای انجام پروازهای شناسایی ابتدا از کندو خارج شده و در اطراف آن به مدت حدود 5 دقیقه پرواز می کنند. این پرواز در هنگام بعدازظهر انجام می شود و بعدا به کندو مراجعت می کند. در اینگونه پروازها زنبورها اختصاصا محل دقیق کندوی خود را شناسایی میکنند. برای شناسایی دقیق محل کندو از علائم زمینی اطراف کندو مثل درختان، بوته ها، جویبارها و هر علامتی که نزدیک کندو باشد استفاده می کنند (Lindauer,1954).

در مرحله بعدی پرواز دیگری بنام پرواز جهت یابی انجام می دهند. زنبورهای کارگر معمولا برای جمع آوری شهد و گرده تا مسافت چند کیلومتری را طی می کنند لذا لازم است جهت مراجعت به کندو، راه خود را تشخیص داده و ضمنا از کوتاهترین راه به کندو بازگردد. زنبورهای کارگر ، برای جهت یابی از نور خورشید بعنوان یک قطب نما استفاده می کنند. به این ترتیب زنبور کارگر قادر به تشخیص شمال، جنوب، شرق و غرب خواهد بود (Lindauer,1954). پس از انجام پرواز شناسایی و جهت یابی و پس از آنکه منبع غذایی یافت شد، زنبورهای چرا کننده به کندوی خود مراجعت کرده و با انجام رقصهای مخصوص و دادن مقداری از شهد به سایر زنبورها، محل دقیق منبع غذا را اطلاع می دهند. در مورد منبع گرده گل، علاوه بر انجام رقصهای مخصوص، بوی گرده گل آورده شده نیز ملاک مهمی جهت یافتن آن منبع توسط سایر زنبورها است

محصولات زنبور عسل و نحوه گردآوری آنها
می توان به شهد یا عسل و گرده زنبور عسل ویژه «موم» که از صمغ ها به وجود می آید، اشاره کرد. گرده زنبور عسل دارای انواع مواد آلی و ویتامین ها م یباشد. گرده شامل قندهای احیا کننده میباشد که در گل 31% در گروه کربوهیدرات وجود دارد. میزان متوسط پروتئین گروه حدود 22% است و تمام اسیدهای آمینه ضروری مورد نیاز انسان در ترکیب پروتئینی دانه گروه وجود دارد.عصاره اتری گروه حاوی چربی ها و روغن ها، پیگمان ها، دونین ها، ویتامین ها و هورمون رشد می باشد.گروه حاوی 13 نوع اسید چرب و دو استدول عمده به نام های 24- متیلن کلسترول و «بی سی توسترول» است. برای جمع آوی دانه گرده می توان از تله گرده، استفاده کرد، ولی این کار توصیه نمی شود، چون جمعیت زنبورها را تضعیف می کند.

بعضی از مصارف گرده زنبور عسل
دانه گرده » »در پزشکی اهمیت خاصی دارد.در درمان بیماری های پروستات و آلرژی و در حال بی اشتهایی از داروهایی که از دانه گرده ساخته می شوند، استفاده می کنند. دانه گرده به عنوان مکمل غذایی به کار می رود و از آن در رفع چین و چروک و لکه های صورت استفاده می گردد.از داروهای مشهور می توان به Prostaflor, Ofilorex اشاره کرد.

؛؛  از نیش زنبور عسل به علت خاصیت قلیایی و اسیدی بودن آن در درمان بیماریها، استفاده می کنند.

عسل » عسل یک واژه عربی است که در فارسی آن را انگبین می‌گویند و عبارت است از شهد گل‌ها که زنبور عسل توسط خرطوم کوچک خود آن را مکیده و از راه دهان به کیسه بسیار کوچک خود موسوم به کیسه عسلی وارد می‌کند. وقتی میزان شهد جمع‌آوری شده به حدود "40" میلی‌گرم رسید، گل‌ها را رها کرده و به سمت کندو پرواز می‌کند. جالب اینکه برای تهیه یک کیلو عسل، زنبور باید شهد "20" میلیون گل را جمع و به کندو حمل کند. جالب‌تر این است که زنبور عسل خاصیت ثابت گلی دارد، یعنی تا وقتی که مشغول جمع آوری شهد یک گل است، روی سایر گل‌ها نمی‌نشیند.عسل تركيبي طبيعي مملو از قند‌ها است. تمامي اين قند‌ها ساد‌ه‌اند‌ و د‌ر عسل فيبري وجود‌ ند‌ارد‌. د‌و تركيب مهم و فراوان عسل فروكتوز و گلوكزاند‌ و آب سومين تركيب فراوان عسل است.
 

نام قند متوسط مقدار عسل % دامنه مقدار قند از حداقل تا حداکثر %
فروکتوز 38/38 26/44 تا 91/30
گلوکز 31/30 75/40 تا 89/22
سوکروز 31/1 57/7 تا 25/0
نسبت به فروکتوز به گلوکز 23/1 86/1 تا 76/0
قندهای احیا کننده 65/76 72/83 تا 39/61

در جدول بالا مقدار قندهای مختلف عسل را ببینید


غير از قند‌ها مواد‌ د‌يگري چون اسيد‌ها، مواد‌ معد‌ني و پروتئين نيز د‌ر عسل يافت مي‌شود‌. چون فروكتوز د‌ر عسل فراوان است، شيريني آن از شكر بيش‌تر است كه تا 5/1 برابر شيرين‌تر هم مي‌شود‌

اهميت‌ قند‌ها د‌ر عسل:
قند‌ د‌ر عسل بر ويژگي‌ طبيعي عسل اثر مي‌گذارد پس » رطوبت عسل، طول عمر، انرژي‌زايي، مزه، بلوري شد‌ن، رنگ و واكنش رنگ‌‌گيري عسل د‌ر اثر حرارت تحت تاثير قند‌هاي عسل‌اند‌. اگر مقد‌ار فروكتوز عسل را بر مقد‌ار گلوكز موجود‌ د‌ر عسل تقسيم كنيم، عد‌د‌ي به د‌ست مي‌آيد‌ كه از آن مي‌توان به عنوان شاخصي براي تمايل عسل به بلور زد‌ن استفاد‌ه كرد‌. همچنين نسبت مقد‌ار گلوكز به مقد‌ار آب د‌ر عسل هم براي اين منظور به كار مي‌رود‌. مقد‌ار اين شاخص آخري بايد‌ از 7/1 كمترباشد‌ و اگر از 1/2 بيش‌تر شد‌، عسل سريعاً بلور مي‌زند‌. هر گرم عسل 68/3 كالري انرژي د‌ارد.          

رنگ عسل را د‌ر 7 طبقه تقسيم‌ بند‌ي مي‌كنند‌:
1 - روشن همانند‌ آب
2 - بيش از حد‌ روشن
3 - روشن
4 - كهربايي بسيار روشن
5 - كهربابي روشن
6 - كهربايي
7 - كهربايي تيره

براي اند‌ازه‌گيري رنگ عسل روش‌هاي اختصاصي وجود‌ د‌ارد‌. رنگ عسل ملاكي از كيفيت عسل نيست، ولي براي سليقه مصرف‌كنند‌ه عامل مهمي است. اگر حرارت و گذشت زمان رنگ عسل را عوض نكرد‌ه باشد‌، مي‌توان از روي رنگ عسل، منبع گل تغذيه زنبور را شناسايي كرد‌. بعد‌ از كريستاله شد‌ن، رنگ عسل روشن‌تر مي‌شود‌. عسل به عنوان يك عامل رنگ د‌ر صنايع غذايي به كار برد‌ه مي‌شود‌ واكنش قهوه‌اي شد‌ن عسل بسيار قوي است.ارتباط رنگ عسل با مزه آن » عسل با رنگ روشن مزه ملايم‌تري د‌ارد‌ و رنگ‌هاي تيره مزه قوي و سنگين‌تري د‌ارند‌. ولي استثنائات زياد‌ است، مثلا عسل لاله د‌رختي با رنگ‌ روشن كه مزه‌اش سنگين است.

مزه‌ عسل » عسل‌هايي كه منبع گل‌ آن‌ها يك گل باشد‌، مزه بسيار متغيري د‌ارند‌ و عسل‌هايي كه فروكتوز آن‌ها زياد‌ باشد‌، بسيار شيرين هستند‌. به اين ترتيب گاهي چند‌ عسل براي كسب يك شيريني و مزه مناسب مخلوط مي‌شوند‌. مزه عسل د‌ر زنبورستان‌هايي با چند‌ گل متعاد‌ل‌تر است.

كريستاله شد‌ن عسل (بلور زد‌ن) » كريستاله شد‌ن عسل يعني اين كه عسل از حالت مايع به حالت نيمه جامد‌ تبد‌يل شود‌. اين پد‌يد‌ه طبيعي وقتي رخ مي‌د‌هد‌ كه يكي از سه قند‌ فراوان عسل از د‌امنه بالايي استاند‌ارد‌ آن بالاتر باشد‌. اين گلوكز با آب د‌ر عسل تبد‌يل به گلوكز آب‌د‌ار شد‌ه و هسته بلور و كريستال را تشكيل مي‌د‌هد‌. تمام عسل‌ها بلور نمي‌زنند‌، برخي اصلا بلور نمي‌زنند‌ و برخي مد‌ت كمي بعد‌ از توليد‌ بلوري مي‌‌شوند‌. عسلي كه د‌ر قاب بماند‌، كم‌تر از عسلي كه با استخراج‌كنند‌ه (اكستراتور) تهيه شد‌ه باشد‌، بلور مي‌زند‌. مواد‌ معد‌ني موجود‌ د‌ر عسل، اسيد‌هاي طبيعي عسل، پروتئين، ذرات خارجي د‌ر عسل، ذرات موم، گرد‌ه، حباب هوا و مواد‌ د‌يگر مي‌توانند‌ بلور زد‌ن عسل را تحريك كنند‌.با گرما د‌اد‌ن عسل مي‌توان مجد‌د‌اً آن را ذوب كرد‌ و مايع ساخت.
 

تمایل به بلوری شدنK27:L39 نسبت به میانگین نوع عسل از گل ............
کم آقاقیا
زیاد یونجه
زیاد پنبه
زیاد قاصدک
کم انگور (مو)
کم کهور
کم استبرق
کم نخل
کم گوجه
کم تمشک
کم ترشک درختی
کم آفتابگردان

گل های مختلف از لحاظ شدت و تمایل به بلوری شدن باهم مقایسه کنید.

نگهد‌اري عسل د‌ر شرايط مناسب از لحاظ رعايت د‌ما و حرارت د‌ر مراحل مختلف فراوري و تصفيه تا حد‌ ممكن بلور زد‌ن عسل را به تعويق مي‌اند‌ازد‌. (بخش نگاهداری را ببینید)

بلور زد‌ن عسل به‌طور مصنوعي هم مي‌تواند‌ انجام شود‌. با اين روش محصولات مختلفي توليد‌ مي‌شود‌ و مي‌توان كرم عسل را نام برد‌. بلور زد‌ن خود‌ به خود‌ي عسل منجر به توليد‌ يك محصول د‌انه‌ د‌رشت خواهد‌ شد‌. ولي كريستاله شد‌ن تحت كنترل، محصولي نرم با قابليت پراكنش مطلوب توليد‌ مي‌سازد‌. 

بلور و كيفيت عسل » استفاد‌ه از عسل كريستاله شد‌ه به سليقه مصرف‌كنند‌ه بستگي د‌ارد‌. وقتي كه هنوز بلور زد‌ن عسل كامل نشد‌ه است، لايه بلور آن با يك لايه آب از عسل كنار هم قرار مي‌گيرد‌ و اين شرايط را براي تخمير فراهم مي‌سازد‌. عسل پاستوريزه كريستاله مي‌شود‌ ولي تخمير نمي‌شود‌. عسلي كه كريستاله شد‌ه مي‌توان با قرار د‌اد‌ن د‌ر آب گرم و گذاشتن آن روي حرارت ملایم و غیر مستقیم  به حالت اوليه برگرد‌اند‌.

عمر عسل و پايد‌اري آن » عسلي كه د‌ر ظرف د‌ر بسته نگهد‌اري شود‌، براي د‌ه‌ها و حتي قرن‌ها مي‌تواند‌ پايد‌ار باقي بماند‌، ولي د‌ر برابر تغييرات شيميايي و فيزيكي حساس است. د‌ر طول مد‌ت نگهد‌اري، عسل تيره مي‌‌شود‌ و مزه‌اش را از د‌ست مي‌د‌هد‌ كه البته اين فرآيند‌ وابسته به حرارت است. براي طول عمر عسل، عد‌د‌ ثابتي را نمي‌توان ارائه د‌اد‌ به‌طور كلي طول عمري برابر 2 سال مشهور است.

ميكروب‌ها د‌ر عسل » عسل به خاطر د‌اشتن PHاسيد‌ي، تركيبات ويژه ضد‌ ميكروب، رطوبت پايين و آب فعال اند‌ك، براي فعاليت‌هاي ميكروبي د‌ر برابر رشد‌ ميكروب‌ها مقاوم است. با پاستوريزه كرد‌ن عسل قبل از بسته‌بند‌ي مي‌توان مقاومت آن را د‌ر برابر ميكروارگانيسم‌ها افزايش د‌اد‌.

فراوري و نگهد‌اري عسل » د‌ر طول فرايند‌ بسته‌بند‌ي بهتر است عسل د‌ر د‌امنه د‌رجه حرارت 40 تا 71 د‌رجه سانتي‌گراد‌ (متوسط ‌5‌5‌ـ‌60 د‌رجه سانتي‌گراد‌) بسته بند‌ي شود‌. اين د‌امنه حرارت از بلوري شد‌ن عسل مي‌كاهد‌.حرارت 60 تا 71 د‌رجه سانتي‌گراد‌ بلور عسل را حل مي‌كند‌ و حباب‌هاي هوا را خارج مي‌سازد‌. تصفيه عسل ذرات خارجي را از عسل پاك مي‌كند‌.بهترين د‌رجه حرارت براي نگهد‌اري عسل 18 تا 24 د‌رجه سانتي‌گراد‌ است. عسلي كه فرآوري نشد‌ه است (تصفيه، پاستوريزاسيون و غيره)، بايد‌ د‌ر د‌ماي زير 10 د‌رجه سانتي‌گراد‌ نگهد‌اري شود‌. بهترين شرايط نگهد‌اري عسل د‌ر طولاني مد‌ت، استفاد‌ه از ظروف استيل ضد‌زنگ و د‌ر بسته است.

چگونه عسل در درمان زخم‌ها مؤثر است؟
زمانی که عسل با رطوبت بدن تماس پیدا می‌کند. آنزیم گلوکز اکسیداز که توسط زنبورها در عسل ایجاد شده است به آرامی آزاد می‌شود و پراکسید ئیدروژن ضد عفونی کننده به میزان زیادی آزاد می‌شود و می‌تواند در حدی که به خود بافت آسیب نرساند، باکتری‌ها را نابود کند. در ادامه با جذب مایعات و مواد مقوی به منطقه آسیب دیده باعث رشد سلولی و جلوگیری از خشک شدن زخم می‌شود.فعالیت استمیک عسل باعث حضور یک لایه از مایع بین بافت‌ها و بانداژ می‌شود و باعث می‌شود در هنگام نیاز بدون درد جابه جا شود و سلول‌های جدید پاره نشود. به همین جهت در برخی بیمارستان‌های دنیا برای درمان زخم بستراز ترکیبات آن استفاده می‌شود.

ویژگی‌های منحصر به فرد:
١) به راحتی هضم می‌شود: مولکول‌های قند موجود در آن می‌توانند به راحتی به سایر قندها تبدیل شوند، به همین جهت حتی حساس‌ترین معده‌ها نیز می‌تواند آن را به سادگی هضم کند.
٢) منبع بسیار خوبی از آنتی اکسیدان است: نقش بزرگی در جلوگیری از سرطان و همچنین بیماری‌های قلبی دارد.
٣) سطح کالری آن پایین است: در مقایسه با سایر مواد قندی، ٤٠ درصد کمتر کالری دارد، هرچند انرژی آن بسیار بالاست، اما به وزن بدن شخص اضافه نمی‌کند.
٤) به سرعت در خون پخش می‌شود: وقتی با میزان مناسبی آب مخلوط شود. پس از ٧ دقیقه در جریان خون پخش می‌شود و با آزادسازی ملکول قند به عملکرد بهتر مغزکه اصلی‌ترین مصرف کننده قند در بدن است، کمک می‌کند و مانع بروز خستگی می‌شود.
٥) در سلامت و ساخت عوامل خونی مؤثر است: بخش مهمی از انرژی مورد نیاز برای این مورد تأمین می‌کند، به علاوه باعث تمیز شدن خون می‌شود.

چند ویژگی جالب دیگر
1_ عسل هرگز فاسد نمی شود، جهت نگهداری احتیاج به یخچال ندارد و می توان در دمای اتاق آن را نگهداری كرد.
2_ به خاطر میزان بالای فروكتوز ۲۵% شیرین تر از قند است.
3_ در درمان آلرژی های فصلی برای ساكنین مناطقی كه عسل از گلهای همان منطقه به دست آمده است، بسیار مفید است.
4_ تنها غذایی است كه استفاده از آن باعث نابودی چرخه طبیعت نمی شود.

ساخت چند داروی خانگی ساده و موثر با عسل
1-برای درمان گلودرد، می‌توان آن را با چای و لیموترش مخلوط کرد و نوشید.
2-یک قاشق غذاخوری عسل را با سفیده یک تخم مرغ و یک قاشق چایخوری گلیسیرین و یک چهارم فنجان آرد مخلوط کنید و از ماسک به دست آمده به جهت جلوگیری از چین و چروک صورت به مدت 15 دقیقه استفاده کنید و سپس پوست خود را با آب گرم بشویید.
3-دو قاشق غذاخوری را با 2 قاشق چایخوری شیر مخلوط کرده، بر روی پوست بمالید، مرطوب‌کننده خوبی است.
4-برای جلوگیری از خشکی پوست دست، آرنج و پاشنه پا هم یک قاشق چایخوری عسل را با یک قاشق چایخوری روغن زیتون و یک دوم قاشق چایخوری آب لیمو ترکیب کنید و 15 دقیقه بر روی محل مورد نظر قرار دهید. نتیجه را بزودی خواهید دید.
5-برای درخشندگی مو نیز یک قاشق چایخوری عسل را در 4 فنجان آب گرم حل کنید و بر روی مو بمالید، اگر رنگ موهایتان روشن است، آب یک لیموترش را هم اضافه کنید. نتیجه خوبی خواهد داشت.
6-حتی می‌توانید از آن به عنوان دهان‌شویه هم استفاده کنید: یک قاشق عسل را با یک فنجان آب گرم ترکیب کنید و دهان خود را با آن بشویید.
7- چند سالي است كه دانشمندان تحقيقات زيادي بر روي خواص اين ماده داشته اند و معتقدند ساير خواص اين ماده اسرارآميز بر آنان پوشيده است كه در آينده روشن خواهد شد. بد نيست بر روي تأثير مثبتي كه دوست جوان ما در مبارزه با آلودگي هوا از اين ماده مغذي ديده است هم تحقيقاتي انجام شود.
8- يد روزي مشكل هواي آلوده تهران و ساير شهرهاي بزرگ جهان به همين سادگي حل خواهد شد تا آن روز بد نيست كمي زنبورداري بياموزيم تا بتوانيم خودكفاتر عمل كنيم.

زنبور عسل در قرآن
کلمه نحل به معنی زنبور عسل در آیات 68 و 69 سوره نحل در جزء 14 قرآن کریم آمده است. در تفسیر آیه 68 چنین آمده است:پروردگارت به زنبور عسل وحی فرستاد! در اینجا لحن قرآن به طرز شگفت انگیزی تغییر می یابد، در عین ادامه دادن بحث ها در زمینه نعمت های مختلف الهی و بیان اسرار آفرینش در این سوره، سخن از زنبور عسل و سپس خود عسل به میان می آورد.اما شکل یک مأموریت الهی و الهام مرموز که نام وحی بر آن گذارده شده است.نخست می گوید: «و پروردگار تو به زنبور عسل، وحی کرد که خانه هایی از کوهها و درختان و داربست هایی که مردم می سازند انتخاب کن.»

نخستین مأموریت زنبوران در این آیه، خانه سازی ذکر شده است. این شاید به خاطر آن است که مسئله مسکن مناسب، نخستین شرط زندگی است و به دنبال آن فعالیت های دیگر، امکانپذیری است.در آیه 69 سوره «نحل»، دومین مأموریت زنبور عسل شروع می شود. قرآن می فرماید: «ما به او الهام کردیم که سپس از تمام ثمرات تناول کن و راههایی که پروردگارت برای تو تعیین کرده، به راحتی بپیما.»سرانجام، آخرین مرحله مأموریت آنها را به صورت یک نتیجه، این چنین بیان می کند، «از درون زنبوران عسل، نوشیدنی مخصوص خارج می شود که رنگ های مختلفی دارد.» نهفته است،

جالب این که دانشمندان از طریق تجربه به این حقیقت رسیده اند که زنبوران به هنگام ساختن عسل آن چنان ماهرانه، عمل می کنند که خواص درمانی و دراویی گیاهان کاملاً محفوظ مانده و به عسل منتقل می شود.و در ماجرای برنامه زندگی زنبور عسل و ارمغانی که آنها برای جهان انسانیت می آورد، که هم غذاست و هم شفا و هم درس زندگی، نشانه روشنی از عظمت و قدرت پروردگار است، برای جمعیتی که می اندیشند.

48 درس از زندگی زنبور عسل:
کوچکترین ین شکوفه گل توسط زنبور عسل گرده افشانی می شود ولی زنبور طوری روی آن قرار می گیرد که آسیبی به آن نرسد. بنابراین ما هم می توانیم در برخورد و تعامل با همنوعان خود طوری عمل کنیم که هیچ وقت مشکلی به وجود نیاوریم.
در پایالن ایت تحقیق ذکر درسهایی که می توان از زندگی زنبورهای عسل گرفت می تواند مفید باشد. این درسها در ادامه آورده می شوند.

۱) انتخاب الگو:
زنبور عسل حشرات مفید و ارزشمند و پاکیزه ای هستند. در تمام طول عمرشان الگویشان گل است. فقط دنبال گل هستند تا از شکوفه تلخ گل، گرده و شهد تهیه کنند. گرده گل را برای غذای نوزادان و شهد گل را برای شفای مردم درست می کنند. اگر ما برای به دست آوردن غذای روح و جسم خود الگوی خوب داشته باشیم بسیاری از مشکلات ما حل می شود

۲) درست استفاده کردن:
کوچکترین شکوفه گل توسط زنبور عسل گرده افشانی می شود ولی زنبور طوری روی آن قرار می گیرد که آسیبی به آن نرسد. بنابراین ما هم می توانیم در برخورد و تعامل با همنوعان خود طوری عمل کنیم که هیچ وقت مشکلی به وجود نیاوریم.

۳) محصول زنبو عسل، “عسل” است:
بنابراین ما هم می توانیم با زبان و اعمال خود نتایج شیرین تر از عسل داشته باشیم ولی در صورتی که قضاوت عجولانه و غیرمنطقی داشته باشیم نتایج آثار اعمال و زبان ما تلخ تر از همه چیز خواهد بود.

۴) ملایمت و انعطاف پذیری:
زنبور عسل، تولید موم می کند زنبور با ترشح غده های موم ساز خانه هایی از موم می سازد و داخل آن عسل می ریزد. موم با اینکه خیلی شکننده و ملایم است ولی در گرما و سرمای زیاد هم می تواند ظرف خوبی برای نگهداری عسل باشد.

۵) سرافرازی و صبوری:
همیشه زنبور عسل چون از دسترنج خودش استفاده می کند سرافراز و صبور است. برای تهیه یک قاشق عسل که ۲۵ گرم می باشد، چهار هزار زنبور بیست هزار گل را ملاقات می کنند، ۷ بار فاصله بین کره ماه و زمین را می پیمایند. برای تهیه ۱ کیلو عسل ۱۰۰ تا ۱۵۰ میلیون گل را باید گرده افشانی کنند.

۶) سخت کوشی و تلاشی خستگی ناپذیر:
یک عدد زنبور در طول ۱۵ روز عمرش در فصل بهار و تابستان ۷۰ هزار سورتی پرواز می کند. سرانجام بر اثر بال زدن زیاد (چون ۴۰۰ دفعه در هر ثانیه بال می زند، ۳۵ کیلومتر را در یک ساعت می پیماید و ۲۰ کیلومتر را بدون وقفه می رود) با بال های مجروح و بدن زخمی و خون آ لود جانش را به جان آفرین تسلیم می کند.

۷) ایثار و تسلیم بدون توقع:
فاصله بین قاب ها در کندوی لانکسروت هشت میلیمتر است. یک زنبور باید با تن خسته و کیسه پر از عسل بخصوص در اواخر روزهای گرم تابستان از درب پرواز وارد کندو شده و در یک جای تنگ و تاریک عسل (شهد گل) را از میان قاب ها از پایین کندو به طبقات دوم و سوم برساند. جالب است بدانیم در بهار و تابستان در هر کندو بین ۹۰ تا ۱۲۰ هزار زنبور وجود دارد، ازدحام جمعیت خود مهمترین عامل فشار و گرما و ضیق جا است.

۸) سازماندهی و تقسیم وظایف:
معمولا یک زنبور کارگر بعد از تولد ۱۲ روز اول نگهبانی و پرستاری از ملکه و نوزادان و نظافت را به عهده دارد. بعد از ۱۲ روز علاوه بر وظایف یاد شده کار معماری و مهندسی و بنایی را باید انجام دهد. یعنی سه نوع خانه باید بسازد؛حجره های کوچک برای کارگران، حجره ای متوسط برای زنبوران نر، حجره بزرگ شبیه بادام زمینی برای پرورش ملکه که در اصطلاح به آن سلول ملکه یا شاخون می گویند. بعد از ۲۱ روز زنبور کارگر بالغ شده تا ۱۵ روز پرواز می کند. برای تهیه شهد، گرده، زهر، بره موم، آب به فعالیت می پردازد.

مهمترین فعالیتهای اثربخش را در کندو زنبوران کارگر (ماده بکرزا) انجام می دهند. زنبور نر خاصیتش فقط برای باروری ملکه جوان است. تاکنون حشره شناسان وظیفه دیگری برای زنبور نر اعلام نکرده اند .
ملکه زنبور عسل که حکم “شاه کندو” را دارد ۲۰۰ روز در سال تخمگذاری می کند روزی ۱۵۰۰ تخم. وظیفه ملکه حفظ و بقای نسل است. ضمنا ملکه گازی از خود متصاعد می کند که به آن فرمون یا نظم دهنده اجتماعی نیز می گویند. این گاز موجب می شود که تمام زنبورها به وظایف خود به خوبی عمل کنند.

۹) ایثار ملکه در کندوی عسل:
حدود ۱۱ تا ۱۴ روز طول می کشد تا یک تخم به ملکه تبدیل شود. ملکه ۳ تا ۱۰ روز بعد از تولد آواز مخصوص جهت آغاز زندگی جدید را می خواند. معمولا بعد از ظهر یک روز آفتابی در فصل بهار ملکه جدید از کندو خارج شده چون بسیار خوشبو و معطر است بیش از ۱۰۰۰ زنبور نر برای رسیدن به وصالش به تعقیب ملکه می پردازند. ملکه برای اینکه بهترین نژاد را نسل آینده به وجود آورد در آسمان لایتناهی صعود می کند و اوج می گیرد. نرهایی که وی را تعقیب می کنند یکی پس از دیگری از پا در می آ یند.

چون به دلیل خستگی پرواز به فضای بالا نفسشان می برد. ملکه آنقدر اوج می گیرد که هیچ پرنده دیگری نمی تواند در آن فضا پرواز کند تا مزاحمش شود. معمولا در ارتفاع بالا حرکت باد هم ضعیف، آسمان صاف و روشن و دور از چشم همه موجودات زمینی آخرین زنبور نری که جسارت و قدرت جسمی مناسبی داشته باشد و به ملاقات وی می آید باهم زندگی جدید را شروع وقدرت باروری ملکه را تنظیم می کند. بعد همین زنبور بعد از ازدواج یک دقیقه ای خودش مثل شهاب سنگ به زمین می افتد و ملکه مزدوج شده و با وقار و متانت به کندوی خودش بر می گردد تا آخرعمرش هیچوقت کندو را ترک نمی کند مگر در شرایط بچه دهی. عمر ملکه ۲ تا ۴ سال است. یکبار در عمرش ازدواج می کند و اسپرم هایی را که با ازدواج اولیه گرفته برای تمام عمرش ذخیره و بارور می کند .

۱۰) مفید بودن زنبور عسل برای خود و دیگران:
هر موجودی جهت زنده ماندن مجبور است موجودی دیگر را از بین ببرد یا خودش موقع صید و صیادی از بین برود جز زنبور عسل که برای سیر شدن خودش و سیر کردن انسان ها هزاران موجود دیگر را هم سیر می کند بدون اینکه مزاحم و باعث از بین رفتن موجودی شود. یعنی زنبور عسل با عمل گرده افشانی موجب ازدیاد تولید محصولات باغی، صیفی، زراعی شده همچنین غذای شیرین انگبین یا عسل را تولید می کند اما ما انسان ها برای سیر شدن خود و پذیرایی از مهمان ها و همنوعان خود حتما باید جانداری را بی جان کنیم مثل کشتن و سر بریدن پرندگان، ماهی، گوسفند، گاو، شتر، غاز، بوقلمون، اردک، مرغ و ...

۱۱) آگاهی، بصیرت و دوراندیشی:
تمام موجودات بخصوص انسان ها در مواقع قحطی (مشکلات، جنگ، زلزله، سیل) قوه جنسی آنها جهت بقای نسل ادامه می یابد جز زنبور عسل (شما شاهد هستید در کشورهای جهان سوم بخصوص کشورهای فقیر آفریقایی ازدیاد نسل و زاد و ولد بسیار زیاد و نامناسب است.) ولی زنبور عسل در مواقع کمبود گرده و گل و شهد به ملکه خود اطلاع می دهد و ملکه از تخم ریزی باز می ایستد تا نوزادانش دچار گرسنگی و قحطی نشوند. تا زمانی که وضعیت گل و شهد عادی نشده، ملکه تخم ریزی نامحدود نمی کند. به محض عادی شدن گل و شهد دوباره ملکه شروع به تخم ریزی و فعالیت می کند.

۱۲) جامع و فراگیر بودن موجوداتی که از زنبور عسل بهره می برند:
▪ انسان ها، از انگبین یا عسل، از گرده گل، از موم، ژله
▪ طیور و پرندگان: گرده افشانی گل موجب ازدیاد آفتابگردان، پنبه، سویا، کلزا شده، پستانداران، پرندگان اهلی و وحشی زیادی از آن بهره می برند.

۱۳) قانع و نجیب بودن زنبور عسل:
زنبور عسل دارای ۲ معده است. معده اول یا چینه دان برای جمع آوری و حمل شهد است که زنبور پس از حمل آن به کندو از معده اول یا کیسه عسلی داخل حجره ها خالی می کند . بین کیسه عسلی یا معده اول و معده دوم دریچه ای است که روزی یک سر سوزن عسل یا شهد را از دریچه وارد معده اصلی خود کرده، آن را جهت سوخت و ساز خودش مصرف می کند. هیچوقت از ذخیره عسل خودش مصرف بی رویه یا اسراف نمی کند. به حق خود قانع است. از قناعت و مناعت طبع عالی برخوردار است.

۱۴) تیزبینی و هوش زنبور عسل:
دنیای زنبور نه فقط از حیث زیبایی جالب توجه است بلکه از لحاظ روایح عدیده نیز مطلوب می باشد. زیرا در انتهای شاخک های زنبور عسل ۵ هزار حفره شامه قرار گرفته که بدان وسیله روایح دنیا را استشمام می کند و نیروی این حفره شامه به قدری زیاد است که زنبور عسل بوی یک گل سیب (فقط یک گل را) از مسافت ۱ کیلومتر استشمام می کند. زنبور کارگر ۳ چشم مرکب و ۱۳ هزار چشم ساده در سرش تعبیه شده که در آن واحد پس از پرواز می تواند تمام اشیا و علائم محیط خود را ببیند و شناسایی و نشانه گذاری کند تا موقع برگشت به کندویش اشتباه نکند.

۱۵) طرد ناپاکان:
هیچ زنبوری حق ندارد در مکان کثیف و آ لوده بنشیند. چنانچه زنبوری با دست و پای کثیف و آ لوده (نجس) وارد کندو شود بلافاصله توسط نگهبانان خشن و بدون مماشات اعدام و به بیرون انداخته می شود تا درس عبرت برای دیگر زنبورها باشد. اگر در جوامع انسانی همین روش پیاده شود آیا افراد محتک

۱۶) اجتماعی بودن زنبور عسل:
زنبور عسل همیشه باید به صورت اجتماعی و جمع زندگی کند تا بتواند با تعامل با دیگران همزیستی و آرامش داشته باشد. شاید ما انسان ها زندگی در اجتماع را نمی توانیم تحمل کنیم. گاهی مشاهده می شود که افراد دوست دارند برخلاف قانون اجتماع بابرهم زدن رسوم و آ داب اجتماع موجب آزار و اذیت دیگران شوند!اما اگر شما یک زنبور عسل را در بهترین شرایط سلامتی و آ ذوقه فراوان به تنهایی در یک اتاق یا یک جعبه نگهداری کنید، بعد از چند روز آن حیوان می میرد. البته مرگ او ناشی از گرسنگی و یا سرما و گرما نیست بلکه از تنهایی و نداشتن مونس و همدم جان می سپارد.

۱۷) عدم مماشات و مصلحت جویی:
در شهر زنبور عسل تنبلی و تن پروری در کار نیست و همه باید کار کنند. به همین جهت بیکاران و مفت خوران را بدون هیچ ترحمی طرد می کنند.

۱۸) از خود گذشتگی:
در فصل بهار جمعیت کندو به طور بی سابقه ای زیاد می شود طوری که شب ها وقتی که کارگران از صحرا مراجعت می نمایند، در داخل کندو جایی برای استراحت پیدا نمی کنند. ناچارند که خارج از کندو و در آستان آن به خواب روند چون شب های بهار سرد است روز دیگر عده زیادی از آنها که بیرون کندو خوابیده بودند بر اثر سرمای شب از بین می روند.

۱۹) آگاهی و شعور:
ملکه زنبور به عنوان یک حاکم و مدیر آگاه هر روز حساب متولد شدگان را می کند و دقت دارد که مبادا شمار موالید از میزان گل های صحرا زیادتر باشد و وقتی که دید در صحرا گل فراوان است ازدیاد موالید را شروع می کند.

۲۰) اطاعت از جمع:
وقتی که ملکه یا حاکم پیر شده و نمی تواند تخم گذاری کند به راحتی اجازه می دهد که کارگران ملکه جدید را به وجود آورند و حکومت را از دستش بگیرند. در اینجا حاکم مطیع محض جمع است و هیچ اصراری به ادامه حکومت ندارد.

۲۱) دوراندیشی ساکنین شهر عسل:
زنبورهای عسل وقتی که می خواهند ملکه پیر را عوض و جانشین برای او انتخاب کنند با احتیاط و دوراندیشی تا لحظه آخر جهت اطمینان ۲ یا ۳ ملکه نوزاد را نگهداری می کنند در صورتی که ملکه منتخب در پرواز ازدواج خودش دچار مخاطره شود جایگزین داشته باشد.

۲۲) تقسیم وظایف براساس استعداد و توانایی:
ملکه زنبور عسل وظیفه هریک از ساکنان شهر را بر طبق استعداد آنها معلوم می کند و هرکسی را به یک کار می گمارد.
▪ به دایه ها و پرستاران دستور می دهد که تخم ها و لاروها و شفیره ها را مورد پرستاری قرار دهند.
▪ به ندیمه ها دستور پرستاری از خودشان را می دهد که همواره مواظف او باشند.
▪ بعضی از زنبورها وظیفه تهویه کندو را در گرما دارند.
▪ بعضی از زنبورها به عنوان مهندسین و کارگران و بناها هستند که معمولا کارشان خانه سازی است.
بعضی وظیفه آوردن صمغ نباتی را دارند که بدان وسیله شکاف ها و سوراخ های کندو را مسدود کنند. این وظیفه کارگران است، همچنین کارگران برای ادامه حیات زنبوران آب مورد نیاز کندو و نمک برای رشد و نمو نوزادان را تامین می کنند.

۲۳) رعایت مسائل بهداشتی و ذخیره آ ذوقه:
ملکه به بعضی از کارگران دستور می دهد که مقداری “اسیدفرمیک” وارد عسل کنند که از فاسد شدن و متعفن شدن آن جلوگیری شود و هروقت عسل حجره به غلظت کافی رسید درش را ببندند (باموم.) و بعضی از کارگران موظفند داخل کندو را تمیز نگاه دارند. اگر لاشه زنبور مرده وجود داشته باشد صریحا بیرون ببرند و از ورود زنبورهای بیگانه به داخل کندو جلوگیری کنند.

۲۴) هدف والا و ارزشمند داشتن:
در روزهای بهار و تابستان می بینیم از اول طلوع آفتاب تا غروب آ فتاب هریک از زنبورها بیش از ۵ هزار بار پرواز می کنند تا شهد و گرده جمع آوری کنند. سوال این است که آیا این زنبورها برای رفع گرسنگی خود این تعداد پرواز را انجام می دهند؟ در جواب این سوال باید بگوییم خیر، اینها می توانند حتی با یک پرواز به اندازه نیاز خود غذا تهیه کنند. ولی این حشرات ارزشمند هدف بالاتر از رفع نیاز خود دارند.

۲۵) مهاجرت برای تکامل و پیشرفت دیگران:
مهاجرت زنبور عسل با مهاجرت انسان ها تفاوت زیادی دارد.چون بیشتر مهاجرت انسان برای نجات خویش است و برای به دست آوردن امکانات بهتر و راحت تر یا از ترس گرسنگی، قحطی، جنگ، خشکسالی و سایر عوامل طبیعی و غیرطبیعی (انسانی).

اما زنبور عسل مهاجرتش برای بقای نسل و سعادت و رفاه دیگران است. چون بدون اینکه عاملی آنها را تهدید کند خانه آباد و پر از عسل خود را رها کرده و با ایثار و از خودگذشتگی حدود ۷۰ هزار نفر از جمعیت ۹۰ هزار نفری کندوی خود را ترک کرده و با اینکه مهاجرت ممکن است مخاطراتی را در پیش داشته باشد ولی این کار را کرده و کندوی آباد و پر از آ ذوقه را جهت رشد و نمو شفیره و کارگران تازه به دنیا آمده ترک می کنند و خودشان زندگی جدیدی را در خانه هایی که دوباره می سازند و آ باد کنند شروع می کنندشایان ذکر است که زنبورها دارای ۲ چشم مرکب، ۳ چشم ساده هستند.هریک از چشم های مرکب دارای ۶ تا ۷ هزار سطح است یعنی حدود ۱۳ هزار آ ئینه در چشم آنها تعبیه شده که بتوانند با زیبایی خاصی جهان پیرامون خود را ببینند.

۲۶) داشتن علائم گوناگون:
زنبوران عسل چند نوع آواز دارند.
▪ آواز شادمانی و سرور
▪ آواز فراوانی و وسعت معیشت
▪ آواز مرثیه و آهنگ های غم آ ور (در موقع مرگ ملکه (یتیمی)
▪ آواز کوبنده وخشم (موقع قتل عام نرها)
جالب است بدانیم زنبوران عسل به صداهایی که ما تولید می کنیم چون ربطی به زندگی آنها ندارد هیچ توجهی ندارند و با صدای جهان خارج کندو از فعالیت خود دست نمی کشند.

۲۷) غنای طبع:
زنبور عسل غنای طبع زیادی دارد به دلیل اینکه اگر بعد از مهاجرت از گرسنگی هم بمیرند محال است از یکی از شهرهای مجاور کمک بخواهند یا به کندوی خودشان برگردند. چنانچه هر بدبختی و فاجعه ای هم برای زنبور مهاجر پیش بیاید هرگز به شهر اول بازگشت نمی کنند.صدها بار اتفاق افتاده صاحبان کندو بعد از مهاجرت، زنبورهای مهاجر را گرفته و نزدیک شهر اول جا داده اند. ولی آنها از گرسنگی یا سرما جان داده اند و حاضر نشدند که وارد شهر اول که شاید رایحه آن را هم استشمام می نمودند بشوند، در صورتی که تمام آن شهر با دسترنج آنها به وجود آمده بود.

۲۸) آرمان داشتن:
تمام کارهایی را که زنبور عسل انجام می دهد دارای آرمان است. نمونه ای از آرمان این است که می خواهد نسل آ ینده راحت زندگی کند.

۲۹) وظیفه شناسی دقیق و صرفه جویی:
زنبور عسل تمام حرکات و اصوات و فعالیت هایش از روی منطق و دقت است. در تمام عمرش خواب ندارد. شبانه روز به فعالیت هدفدار و منطقی خویش ادامه می دهد.

۳۰) مقررات و نظامات و تشکیلات:
تمام امور و اقدامات زنبوران عسل از روی قاعده و قانون و نظم و تشکیلات است به همین دلیل خداوند علیم در سوره نحل به پیامبر(ص) می فرماید کار زنبور عسل برای کسانی که اهل تفکر هستند نشانه و آیت خداوندی است.

۳۱) بهینه سازی:
غذای زنبور عسل از گل ها و شکوفه ها است نتیجه اش عسل است که موجب شفا و طراوات ما می شود و این حاصل نمی شود مگر با فداکاری بزرگ و عجیب زنبوران. جالب است بدانیم کل عمر یک زنبور ۵ هفته بیشتر نیست. غذای روزانه یک زنبور شهد ۲ تا ۳ گل کافی است در صورتی که هر زنبور در هر ساعت ۳۰۰ گل را می مکد و آن را به عسل تبدیل می کند.

۳۲) تعامل با یکدیگر:
معمولا زنبورها وقتی که از صحرا به کندو بر می گردند خسته هستند و به وسیله شاخک خود قدری با دربان ها صحبت می کنند. بعد وارد کندو شده و توشه خود را که شیره گل و گرده باشد به مامورین مخصوص حمل و نقل می دهد تا در انبارها ذخیره شود.

۳۳) جمع آوری توشه برای روزهای سرد و سخت زمستان:
زنبورها در تابستان با تمام نیرو با استفاده از انرژی خورشید شهد گل را با آمیختن نور خورشید به آن جمع آوری و پس انداز می کنند تا در روزهای سرد پاییزی و زمستانی آسوده باشند. ما انسانها روزهای سختی را در پیش داریم، روزی که دست ما به جایی بند نیست.

بنابراین باتوجه به حدیث شریف دنیا مزرعه آخرت است باید برای روزهای آتی جهان آخرت زاد و توشه مناسب و تقوی، حسن خلق، صبر، نماز، انس با قرآن و عترت(ع) جمع کنیم.همچنین برای ادامه زندگی دنیوی خود محتاج دیگران نباشیم و دست خود را به سوی هرکس دراز نکنیم، عزت نفس خود را حفظ کنیم.جالب توجه است که زنبور بدون یک لحظه استراحت وقتی که محموله اش را به زنبور مخصوص حمل و نقل تحویل می دهد بلافاصله و بدون توقف به دنبال کار خود می رود.
۳۴) پرستاری شایسته از همنوعان:
بعضی از زنبورها که وظیفه شان پرستاری از تخم، لارو، شفیره و ملکه است جمعا باید از ۴۷ هزار تخم، لاروف شفیره و ملکه پرستاری کنند این خود قابل تامل است.

 

۳۵) گرامیداشت روز جشن عمومی:
معمولا زنبوران روز مهاجرت خود را جشن فداکاری می گیرند و یک روز فقط در عمرشان بیکاری و جشن است آن هم همین روز مهاجرت است که با اشتها و میل خود عسل می خورند آن هم فقط از دسترنج خودشان نه دیگران. در این روز زنبور عسل به علت خوشحالی نیش نمی زنند. اصلا آن قدر مست و هیجان زده هستند که به دشمن خود توجه نمی کنند. مربی یا زنبور دار به راحتی با دست می تواند بچه زنبور را بگیرد و در سبد یا جعبه بریزد.

▪ تذکر: هر وقت ملکه جوان می خواهد به دنیا بیاید ملکه پیر یا حاکم وقت تعدادی از زنبورهای کارگر حدود ۷۰ هزار عدد را با خود همراه می کند و مهاجرت می کنند و به صورت خوشه ای یک جا جمع می شوند که در اصطلاح به آن بچه زنبور می گویند. این جمعیت، خانه آباد و پر از عسل خود را برای نوزادان و نسل آینده رها کرده خود را برای درست کردن خانه جدید آماده می سازند. اگر صاحب کندو متوجه بچه زنبور یا همان خوشه زنبور شود و آنها را وارد یک کندوی خالی کند یک کلنی جدید به وجود می آید در صورتی که زنبوردار آنها را نگیرد زنبورها بعد از چند ساعت همگی به همراه ملکه به حرکت درآمده خودشان شکاف کوه صخره یا درخت کهن را برای خانه انتخاب می کنند و مشغول خانه سازی و جمع آوری عسل می شوند.

۳۶) وفاداری نسبت به حاکم یا رهبر:
زنبور عسل در سخت ترین شرایط از ملکه خود محافظت می کند. بعضی مواقع اتفاق می افتد که هزاران زنبور به دلیل عوامل مختلف می میرند ولی ملکه در میان لاشه ها و زنبورهای نیمه جان زنده مانده است یعنی یک دیوار جاندار درست می کنند تا از ملکه خود محافظت کنند. در مواقع قحطی تا آخرین قطره عسل خود را به ملکه می خورانند و خود از گرسنگی می میرند ولی نمی گذارند که او بمیرد.
اگر ملکه بمیرد یا مفقود شود زنبورها صدای مخصوص از خود به وجود می آورند که دقیقا شبیه گریه است و حتی ما هم می توانیم بشنویم. یتیم شدن زنبورها را از گریه زنبورها می فهمیم. حتی دست از کار و فعالیت می کشند و نوحه گری می کنند. جالب است در حوادث نابودی دسته جمعی یا قحطی، آخرین فردی که می میرد ملکه است.

مرگ ملکه بعضی مواقع ممکن است به علت سهل انگاری زنبوردار در هنگام بازدید و قرار دادن ملکه دربین قاب باشد، یا اینکه زنبوردار قابی را که درحال بازدید است بلند کند پشت سر کندو داشته باشد ملکه بیفتد و در بین علف ها یا زیر پا برود.
اگر ما ملکه زنبورها را برباییم زنبورها ناامید می شوند و از کار باز می مانند و اگر ملکه را به آنها بازگردانیم زنبورها اظهار شادی می کنند، او را نوازش می نمایند و در مقابل وی از سر و کول یکدیگر بالا می روند و بعضی از آنها، سر را روی زمین می گذارند و شکم و پاها را به هوا بلند می کنند و در آن حال می رقصند و آ واز می خوانند.

۳۷) عشق به وطن:
زنبور عسل هیچ وقت وارد کندوی دیگری نمی شود. تمام تلاشش این است که ماموریت محوله را به خوبی انجام داده به وطن خویش برگردد. بخصوص زنبورداران نگهبان هرگز اجازه نمی دهند که زنبور دیگر یا حیوان دیگر وارد حریم آنها شود. چنانچه حیوانات موذی مثل موش، مارمولک یا مار وارد کندو شود بلافاصله او را کشته و جسد آن را مومیایی می کنند تا تعفن آنها موجب آزار ساکنین نشود.

۳۸) معماری و مهندسی:
زنبور عسل چنان با نقشه مشخص اقدام به ساختن حجره ها و سلول ها می کند که بسیار ماهرانه و مهندسی است. آنها با ساختن خانه ای مسدس کمترین مصالح را در خانه سازی به کار می برند و طوری صفحه موم آج شده داخل قاب را گونیا می گیرند که هیچ جای اضافی به قول مهندسین ما “پرت” به وجود نمی آ ید. در زمینی که آ نها اقدام به خانه سازی می کنند جای مهم یا کم اهمیت، دو نبش یا سه نبش هیچ مفهومی ندارد و تمام سطح قاب را یکسان استفاده می کنند.

۳۹) نرساندن آزار و اذیت به دیگران:
با این تعداد جمعیت یعنی حدود ۹۰ هزار عدد زنبور در یک کندو که همه اقشار و صنوف اعم از حاکم، مهندس، پرستار، بنا، نگهبان و انباردار و … وجود دارند طوری باهم سازگاری و تعامل دارند که هیچ وقت به همدیگر آزار نمی رسانند بلکه همه همدیگر را کمک می کنند.

۴۰) ساختن سنگر دفاعی در مقابل دشمن:
در نقاطی که حشره عسل خور موسوم به “آتروپوس” فراوان است زنبورها مقابل کندو به وسیله موم یک طارمی ایجاد می کنند به طوری که خودشان می توانند از بین دو میله کاری عبور نمایند اما آتروپوس که شکم بزرگی دارد قادر به عبور از آن نیست.
“و کاَیّن من آیه فی السموات و الارض یمرون علیها و هم عنها معرضون”چه بسیار نشانه و آیه که در آسمانها و زمین وجود دارد (انسانها) از آن می گذرند و (بی توجه) به آن پشت می کنند.

۴۱) انعطاف پذیری:
ملکه از روشنایی و پرواز در فضا و گردش روی گل ها چشم می پوشد و رضایت می دهد مغز او فوق العاده کوچک شود و در مقابل دستگاه تناسلی وی بسیار بزرگ گردد و کارگران از لذات عشق صرف نظر می کنند و موافقیت می کنند اندام تناسلی شان کوچک و مغزشان بزرگ شود و در روشنایی و فضای بیکران پرواز کنند و روی گل ها بنشینند.نباید بگوییم کارهای زنبور عسل فقط از روی غریزه است، بلکه آنها عقل و هوش ذکاوت بالایی دارند. زیرا زنبورها می توانند یک کرم عادی یعنی (تخم روز( )لارو) را از خانه خود بیرون بیاورند و درخانه دیگر جا بدهند. به او غذای مخصوص یا ژله سلطنتی (ژله رویال) بخورانند تا مبدل به یکی از افراد خانواده سلطنتی یا ملکه شود.

کارگران قبل از انتقال لارو به مکان جدید ابتدا خانه ای به شکل بادام زمینی که به آن شاخون یا سلول ملکه می گویند و حدود یک بند انگشت است می سازند. تخم روز یا لارو به داخل آن منتقل و سپس غذای مخصوص ژله را در این سلول پر می کنند و درش را با موم می بندند. پس از ۱۱ روز همین لارو تبدیل به ملکه می شود. همچنین آنها می دانند ملکه دو نوع تخم می گذارد یک تخم نر، یک تخم ماده.کارگران از تخم ماده ملکه برای ساخت ملکه جدید استفاده می کنند. به ظاهر هر دو نوع لارو شبیه به هم است ولی تشخیص زنبورها بالاتر از این است که اشتباه کنند. وزن مغز زنبور عسل ۱۷۴ مرتبه از وزن بدن او سبک تر است.

۴۲) ماموریت اکتشافی:
بعد از این که ملکه به همراه تعداد زیادی از زنبوران جهت مهاجرت از کندو خارج شود گروهی از زنبوران به عنوان مامور اکتشاف جهت مکان یابی به جنگل ها، تپه ها و کوه های اطراف عازم می شوند و وقتی مکان مناسب را پیدا کردند بر می گردند به ملکه خبر می دهند.
۴۳) مشورت:
ماموران اکتشاف وقتی مکان های جدید را شناسایی کنند به ملکه اطلاع می دهند. ممکن است چند مکان توسط ماموران شناسایی و پیشنهاد شود. در این موقع زنبورها با ملکه مشورت می کنند. برای انتخاب جا این مشورت ممکن است چند ساعت حتی یک یا دو روز طول بکشد. بعد وقتی به تصمیم واحدی رسیدند همگی یک جا گروهی حرکت می کنند. برای مکان جدید در اصطلاح به این گروه زنبورها “وحشی” می گویند یعنی به سوی طبیعت بازگشته اند.

۴۴) دقت و سرعت عمل:
زنبورهای مهاجر وقتی وارد کندوی جدید شوند جهت ساختن خانه جدید یا حجره موم عجله می کنند چون ملکه جهت تخم گذاری عجله دارد حتی تخم ها را روی زمین یعنی کف کند و می ریزد. زنبورها هم با صمغ و عسلی که با خود آورده اند نسبت به درز پوشی و بستن منفذها اقدام و موم بافی را شروع می کند.باز تاکید می شود زنبور عسل فقط از روی غریزه کار نمی کند بلکه عقل و هوش هم دارد. چون وقتی ما برای ایجاد خانه جدید به آنها موم می دهیم آنها بلافاصله از موم ما جهت ساخت حجره ها استفاده می کنند. می فهمند اگر فقط از موم خودشان استفاده کنند ممکن است دو ماه طول بکشد تا خانه جدید را بسازند ولی با کمک ما می توانند ظرف یک هفته خانه شان را کامل کنند.

۴۵) آموزش نظامی، ردیابی و نقش کشی راهداری:
زنبورها به محض انتقال به مکان جدید محیط را شناسایی می کنند. همه اشیاء و بناهای منطقه را با رایانه مغزی خود نشانه گذاری می کنند.معمولا ۲ تا ۳ روز طول می کشد تا محیطی به شعاع ۷ کیلومتر را دقیقا نشانه گذاری کنند. در این بین اگر گل در فاصله نزدیک وجود داشته باشد، ظرف چند ثانیه زنبورها آن را پیدا کرده از رنگ و بو و شهد آن آگاهی پیدا می کنند. بعد از چند دقیقه شهد یا گرده را به کندو حمل می کنند.

۴۶) توانایی انجام مهارت های گوناگون:
زنبورها چند نوع کار را به سرعت و دقت یاد می گیرند و نیازهای خود و همنوعان خود را تامین می کنند مثل تهیه زهر برای دفاع از خود، نقشه کشی، معماری، تولید عسل، تولید موم، جمع آوری گرده گل، تولید بره موم، تولید ژله رویال.جای تاسف است بعضی جوانان ما مدارج عالیه تحصیلات دانشگاهی را طی می کنند ولی مهارت تامین نیازهای زندگی خود را ندارند و فقط می بینیم مدرک لیسانس، فوق لیسانس، دکترا را یدک می کشند. شاید روشن کردن یک بخاری گازی اتاق خود را بلد نباشند! یا هواگیری رادیاتور شوفاژ یا پختن نان یا غذای خود را بلد نیستند. اگر مادر یک روز غذا درست نکند از گرسنگی مستاصل می شوند!

۴۷) تنظیم رابطه با دیگران:
زنبور عسل دریافته که بدون تعامل با دیگران نمی تواند آ سایش و آرامش داشته باشد. همیشه با زندگی اجتماعی داشتن بینش و نگاه جهانی را مد نظر خود قرار دارد. ولی بعضی مواقع ما انسا ن ها تنهایی را ترجیح می دهیم. نمی خواهیم با جامعه هماهنگ باشیم.
چرا زنبورها خانه هایشان را ۶ ضلعی می سازند؟ زنبورها برای استحکام خانه ها، صرفه جویی در مصالح و اینکه تمام ردیف ها حتی یک میلیمتر فضای اضافی وجود نداشته باشد و دیگر اینکه خودشان استوانه ای شکل هستند هرکدام بتوانند به راحتی در خانه هایشان کارکنند تا مزاحم دیگران نشوند خانه هایشان را ۶ ضلعی می سازند.

۴۸) احترام به بزرگتر (مافوق):
هرجا که ملکه باشد زنبورهایی که در حول و حوش او هستند روی خود را به او می کنند و محال است که یک زنبور طوری بایستد که پشت او به طرف ملکه باشد. در موقعی که ملکه راه می رود، به هرجا که می رسد زنبورها فورا تغییر وضع می دهند و هرکس به ملکه پشت کرده وضع خود را اصلاح می نماید و روی خود را به ملکه می کند.

گردآوری: سید محمد حسن آل هاشم